محل تبلیغات شما
نتونستم ریلکس بخوابم دیشب یسری وسایل مامانو جمع میکردم تا امروز با خودش ببره اینقدر بهش فکر کرده بودم 5 و نیم صبح ذهنم هوشیارم کرد و بیدار شدم تا مامان بابا رو راهی کنم امروز یسری آزمایش ها رو میخوان انجام بدن و بستریش کنن تا فردا عمل کنن احتمالا 2 روز هم نگهش دارن استرس یا ناراحتی بابت عملش ندارم چون میدونم دردش آروم میگیره اما ناراحتیم بابت اینه مامان و توی این حال میبینم خیلی استرس داشت و من سعی کردم با عادی نشون دادن همه چیز آرومش کنم خدا جونم مراقبش

تو داشتیش حس خوشبختی نمی‌کردی؟

بارون و هوای سکسی

چشم مشکی کی بودی؟

رو ,کنن ,کنم ,یسری ,مامان ,استرس ,اما ناراحتیم ,ناراحتیم بابت ,میگیره اما ,آروم میگیره ,دردش آروم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

در آغوش خوشبختی ... .