محل تبلیغات شما
آرامش فقط دیشب اونجایی که بغلم کرده روی موهام و میبوسه میگه الهام تمام محدودیت های من تویی یه جمله گفت و تمام حرفارو خوندم و چه لذت شیرینی داشت خلاصه وار بخوام بگم یه چیزی از ما یده شد اول هفته ، یه چیزی که تازه خریده بودیم ، دو هقته خریده بودیمش حامد صداشو در نیاورد به خانواده ها نگفت ، دوباره لنگه ش رو خریدیم گذاشتیم سر جاش ولی حامد اعصابش خرد بود خب نزدیک 2 میلیون گرفته بودیمش و به فاصله دو هفته دوباره 2 تومن دیگه .

تو داشتیش حس خوشبختی نمی‌کردی؟

بارون و هوای سکسی

چشم مشکی کی بودی؟

یه ,، ,تمام ,محدودیت ,چیزی ,هفته ,یه چیزی ,لنگه ش ,دوباره لنگه ,، دوباره ,ش رو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گریه های قلم